سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 10:57 صبح جمعه 87/1/2

ای مقصد همت بلندان      مقصود دل نیازمندان

سال 86 نیز رخت بر بست و رفت و جای خویش را به سال جدید سپرد و برای من این اواخر سال 86 بس کار زیاد  انباشته گردیده بود که حتی دادن جواب های پیامک دوستان هم مقداری سخت گردیده بود  چون دوستان تعدادشان به لطف الهی زیاد است و مهرشان افزون و از خدا در این ابتدای سال 87 تقاضا دارم که تعداد دوستان را بیش و مهرشان را بیشتر نماید.  می دانم مدت مدیدی است که نتوانستم مطلب جدیدی برایتان ینویسم که این هفدهمین سمینار آنالیز ریاضی که من دبیر اجرایی آن هستم دمار از دماغ  وقتم درآورده. چند شبی است که رمان چرم ساغری بالزاک را شروع کرده ام که فعلا بیسار قوی آغاز شده و اگر همینگونه پیش رود احتمالا نیمه کاره رها نخواهد شد! فرا رسیدن بهار طبیعت و نوروز بزرگ ایرانیان بر همه ی شما دوستان که مرتب به این وبلاگ سر می زنید مبار باشد.

 در این اواخر سال 86 دکتر عبدالکریم سروش مطلبی را در باره حضرت رسول مطرح کرده بود که بسیاری را به واکنش وادار نموده بود آیت اله سبحانی دو جوابیه را مطرح کردند و همچنین آیت اله نوری همدانی،  که این دو چون از جایگاه مرجعیت به دفاع از نظرات خویش پرداخته بودند نتوانسته بودند جوابی در خور توجه مطرح نمایند فقط به سروش اهانت هایی را روا داشتند و سپس نصیحت که به دامان اسلام برگزدد و الخ... می خواستم بگویم جواب دادن به فردی چون دکتر سروش کار ساده ای نیست و حداقل باید در حد ایشان مطالعه داشت و تحقیق نمود تا جواب از حداقل منطقی برخوردار گردد. مثلا گفتن این مطلب از طرف آقای نوری همدانی که ایشان قبلا حاج فرج بوده و مترجم نظرات ما جز به تحقیر سروش از دید ایشان کمکی نمی کند. باز جوابیه آیت اله سبحانی که چند شعر از مولوی را زینت بخش خویش قرار داده بود. مجید مجیدی هم که یک مطلب احساسی مطرح نموده بود که مورد استفاده آقای صفار هرندی وزیر ارشاد باشد و تایید مطلب توهین به ساحت مقدس رسول الله. اما من  خویش را در حدی نمی دانم که بتوانم نظر ایشان را رد یا قبول کنم فقط می خواهم بگویم فضا را لطفا غبار آلود نکنید بگذارید اهل فن جواب های خویش را مطرح نمایند بچه های بسیج اساتید دانشگاه خودمان هم داشتند امضاء جمع می کردند که نظرات ایشان را محکوم کنند و خیلی از اعضای محترم هیات علمی یا کارشناسان آموزشی که بالاخره اهل تفکر هستند پای بیانه را امضاء کردند فقط شاید بهار  و تعطیلات نوروز باید به داد سروش برسد وگرنه باید آماده تکفیر باشد که پروژه اش کلید خورده است. سروش می گوید جبرئیل در خدمت پیامبر است و نه پیامبر در خدمت جبرئیل! که نظر حضرت امام در سوره حمد و ابیاتی نیز از مولانا را به عنوان گواه خود می آورد و وقتی به این ابیات مثنوی دقیق می شویم می بینیم که سروش مطلب جدیدی نگفته این ها را صدها سال قبل مولانا مطرح کرده و فقط سروش به زبان امروزی آن را بازخوانی کرده است. برای گفته خویش هم به مقام حضرت رسول در معراج اشاره می کند که در جایی جبرئیل از رفتن باز می ماند ولی رسول الله به حرکت  به سوی خدا ادامه می دهد. شعر مولانا

بار دیگر از ملک پران شوم .... و شعر دکتر سروش پای پر آبله جبریل و تو چابک سواری 

به زیبایی به این مطلب اشاره دارد. یعنی کسی که از لحاظ مقام در دون کس دیگر است نمی تواند او را بخدمت گیرد. سروش می گوید پیامبر قبل از این که یک پیامبر یاشد یک انسان است و انا بشر مثلکم را می آورد و این شخصیت انسانی او بر روی قرآن تاثیر گذاشته ولی موازی با آن این مطلب را می آورد که شخصیت انسانی حضرت رسول باعث نمی شود که ایشان مطلبی را به زبان آورد که مطلوب خداوند نباشد یعنی هرچه رسوال الله گفته عین مطلبی است که خداوند خواسته است اگر در  جایی مطالب قرآن شاد و جایی دیگر هزن آلود است که  نشان از این دارد که آورنده در اینجا ناراحت یا خوشحال بوده است،  این ناراحتی و خوشحالی که بر روی متن تاثیرش پیداست همان چیزی است که خداوند می خواهد. اگر این مطلب را قبول کنیم که هر چه حضرت رسول گفته  گفته همان مطالب خداوند است دیگر جار و جنجالی باقی نمی ماند حتی اگر بگوید این مطلب اوج شعر است  یا نسبت شاعری دادن به رسول الله. هر چه در قران هست خواست خداوند است حال چه شعر است و یا چه نثر همه ی این ها که رسوال الله مطرح کرده همان است که خدا خواسته پس نمی دانم هوار آقایان برای چیست!

ای شاه سوار ملک هستی      سلطان خرد بچیره دستی

ای ختم   پیمبران    مرسل     حلوای پسین و ملح اول

ای حاکم   کشور  کفایت          فرمانده ی فتوی   ولایت

ای بر سدره  گشته   راهت      وی منظر عرش پایگاهت

ای خاک  تو   توتیای   بینش       روشن بتو چشم آفرینش

دارنده ی   حجت      الهی       دانند  ی راز صبحگاهی 

 ای کنیت     نام   تو موید

بوالقاسم  وانگهی محمد

یا حق

   


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
124
:: بازدید دیروز ::
390
:: کل بازدیدها ::
368574

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 2
آبان 2

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::